اما اصل ماجرا. سعیدی پس از شنیدن خبر انتصاب اعضای جدید کمیسیون تنظیم مقررات، حضور همزمان جهانگرد در هیأت مدیره مخابرات و رگولاتوری را دستمایه طنز قرار داده و با اشاره تلویحی به قبول مسؤولیتهای جدید جهانگرد یا به بازی نگرفتن افراد شاخص دیگر، نگرانی خود را از به حاشیه رفتن نقش کلیدی جهانگرد در توسعه فناوری اطلاعات و خروج آن از بحران فعلی یادآور میشود. آنان که سعیدی را میشناسند، نیک میدانند که وی نیز همچون سایر مدیران بخش خصوصی تا چه حد به نقش آفرینی جهانگرد در توسعه فاوا امید بسته است.
فرض کنید برادر، خواهر و یا فرزندتان که از کلاس اول ابتدایی همواره شاگرد اول کلاس بوده است، امسال قصد شرکت در کنکور سراسری را دارد. با آنکه همه شواهد نظر به موفقیت وی دارد؛ ولی حتی یکساعت پرداختن او به کار جانبی دیگر، حتی اگر مطالعه موضوعات متفرقه غیر درسی باشد، شما را نگران میکند. زیرا میخواهید که وی با موفقیت خود همه را سربلند کند. حال که برادرِ سعیدی؛ یعنی جهانگرد، در حال گذراندن بزرگترین آزمون دوران کاری خود است، نگاه نگران نه تنها سعیدی که همه دلسوزان فناوری اطلاعات به رفتار جهانگردی است که هماندیشی دوشنبه نشان داد هنوز هم با فاصله بسیار از سایر دولتمردان، شاگرد اول بدون منازع این میدان است.
از سوی دیگر ترجیعبند صحبتهای سعیدی در همه مجالس عمومی و خصوصی، توسعه پهنای باند (بهعنوان پیش نیاز توسعه IT)است. باید دانست که گشودن این گره یعنی رفع محدودیتهای پهنای باند، از مسیر رگولاتوری و تا حدودی مخابرات میگذرد. پس برای آنکه جهانگرد در وظیفه اصلی خود یعنی توسعه IT موفق باشد، باید این مانع مرتفع شود. حال آقای واعظی بهعنوان مسؤول وزارتخانه چه باید میکرد؟ یا با قبول همین تحلیل به جهانگرد چند مسؤولیت نمی داد، یا با اطلاع از ظرفیتهای درون وزارتخانه و سایر دستاندرکاران، نیش انتقادات را به جان خریده و برای کارِ گِرانی همچون رفع موانع توسعه پهنای باند، مرد کار کشته ای چون جهانگرد را به مخابرات و رگولاتوری می فرستاد. البته تردیدی ندارم که مملکت قحط الرجال نیست و افراد توانمند بسیاری در کشور وجود دارند. ولی همانطور که در مقالهای با عنوان "فرادستان یا فرودستان" در روزنامه فناوران چند ماه پیش بیان کردم، مادام که روح نظام «کاستی» ایران قبل از اسلام در کالبد نظام اداری ما جریان دارد و فرودستان (صنعتگران، پیشهوران و کشاورزان) بخش خصوصی را راهی برای ورود به نظام مدیریت و اداره کشور نیست، باید جهانگرد و افرادی نظیر او، همچون سنگ زیرین آسیاب، جور این چشمپوشی از ظرفیتهای ملی را کشیده و در غیاب نماینده بخش خصوصی در کمیسیون تنظیم مقررات، بهطور آکرودیته این نگاه را نمایندگی کنند و طعنه هم بشنوند.
اما سخن آخر، هماندیشی دوشنبه و طرح مدل مفهومی شبکه ملی اطلاعات، بار دیگر نشان داد که جهانگرد همان کسی است که هم بخش خصوصی و فنسالاران IT و هم دولتمردان و تصمیمگیران اصلی نظام به او احتیاج دارند؛ فردی که مبانی مهندسی را خوب میفهمد و برداشت روشنی از مباحث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مدنظر بزرگان نظام به مقوله توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد و اگر نگوییم تنها، که از معدود کسانی است که میتواند این سنگ به چاه انداخته شده را با وسعت نظر، تجربه و حلم از چاه جهل بیرون کشد. پس بابت اعتماد به جهانگرد باید گفت واعظی مچکریم.
سهیل مظلوم واجاری
*نایب رییس پیشین سازمان نظام صنفی رایانهای کشور