افکار بیل گیتس

یل گیتس ۵۸ ساله نه‌تنها با ثروتی بالغ بر ۷۶ میلیارد دلار ثروتمندترین فرد دنیا است، بلکه انسان خوش‌بینی هم هست.
به عقیده او دنیا یک سیستم‌عامل عظیم است که فقط باید اشکال‌زدایی شود. این ایده محرک و انگیزه بخش باعث شده است تا او در سال‌های اخیر فعالیت‌های انسان‌دوستانه خود را گسترش دهد تا به این ترتیب کدهایی را که به حل مشکلات این سیستم‌عامل عظیم کمک می‌کنند، بیابد.

گیتس معتقد است که مشکلات ویندوز ۸، فقر جهانی یا تغییر آب و هوا تنها با یافتن ابزار درست حل می‌شوند. به این ترتیب است که بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس با۳۶ میلیارد دلار کمک نقدی برای حل مشکلات انسان‌های مختلف فعالیت می‌کند.
گیتس برای جمع‌آوری و دریافت کمک‏های مختلف در جهت برنامه‏های بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس تور رسانه‌ای برگزار کرده است و در آن با رسانه‌های مختلف صحبت می‌کند.

ثروتمندترین شخص دنیا اخیرا با مجله Rolling Stone مصاحبه‌ای انجام داده و در آن درباره تحولات دنیای تکنولوژی و همچنین شرکت مایکروسافت هم صحبت کرده است که آن را در اینجا می‌خوانیم:


• زمانی که مایکروسافت را تاسیس کردید، ایده‌ای داشتید که شاید عجیب به نظر می‌رسید. فکر می‌کردید زمانی می‌رسد که روی هر میز کار یک کامپیوتر باشد. حالا که بعد از ۴۰ سال به مایکروسافت برمی‌گردید شاهد این هستیم که نه تنها روی هر میز کار یک کامپیوتر هست، بلکه در جیب افراد هم کامپیوترهای 

 
 فکر می‌کنم جسارت مارک زوکربرگ در خرید WhatsApp نشانه هوشمندی است، اما قیمت این معامله بیشتر از مبلغی است که من فکرش را می‏‌کردم 
 

شخصی کوچک وجود دارند و هر جای دیگری. بزرگ‌ترین غافلگیری برای شما که این ایده را تا به نتیجه رسیدن آن دنبال کردید، چیست؟
خب این خیلی جالب است از زمانی که کامپیوترها دستگاه‌های پیچیده‌ای بودند که بسیاری آن را نمی‌شناختند به زمانی برسی که کامپیوترها ابزاری برای زندگی روزمره باشند. این رویایی بود که می‌خواستم به حقیقت بپیوندد که البته هنوز بخش‌هایی از آن به واقعیت تبدیل نشده است. با این حال اما این روزها تعداد روبات‌ها کمتر از چیزی است که فکر می‌کردم و حتی دیدگاه‌های افراد کمی عقب‌تر از سرعت رشد تکنولوژی است.

• اگر نماد و نشانه‌ای از جایگاه امروزی سیلیکون ولی وجود داشته باشد، آن خرید ۱۹ میلیارد دلاری WhatsApp توسط فیس‌بوک است. فکر می‌کنید این معامله چه چیزی درباره اقتصاد جدید سیلیکون ولی چه پیامی دارد؟
این معامله به معنای آن است که مارک زوکربرگ می‌خواهد فیس‌بوک، فیس‌بوک آینده باشد. مارک درواقع با خودش می‌گوید من حاضرم ۱۹ میلیارد دلار برای خرید چیزی هزینه کنم که لزوما ممکن است هیچ مدل درآمدزایی نداشته باشد. فکر می‌کنم جسارت او نشانه هوشمندی است، اما قیمت این معامله بیشتر از مبلغی است که من فکرش را می‏‌کردم. این نشان می‌دهد که سرویس‏‌های مبتنی بر کاربران بسیار ارزشمند هستند. در آینده شاهد رونق بازار اپلیکیشن‌های ارتباطی مانند WhatsApp هستیم که در آن افراد برای ارتباط با یکدیگر تنها با متن محدود نبوده و می‌توانند عکس، فیلم بازی و حتی سندهای مختلف را به اشتراک بگذارند.

• ظاهرا گوگل هم به دنبال WhatsApp بوده است.
بله، مایکروسافت هم می‌خواست آن را بخرد و... نظری درباره قیمت ۱۹ میلیارد دلاری ندارم، اما این شرکت بسیار 

 
 انتشار اسناد محرمانه توسط اسنودن غیرقابل پیش‌بینی بود. اینکه او فکر می‌کند کار درستی انجام داده و به آگاهی بیشتر مردم کمک کرده است، نمی‌تواند دیدگاه درستی باشد. من از این عملکرد و دیدگاه بسیار متعجب شدم 
 

ارزشمند است.

• شما درباره مارک زوکربرگ صحبت کردید. آیا وقتی به فعالیت‌های او نگاه می‌کنید، چیزی از خودتان را در او می‌بینید؟
بله، مطمئنا. ما هر دو تحصیل در هاروارد را ترک کردیم و هر دو دیدگاه‌های قوی و سرسختانه درباره آنچه نرم‌افزار می‌تواند انجام بدهد، داشتیم. من به او به خاطر شکل دادن به رابط کاربری در محصولاتش احترام می‌گذارم. او بیشتر از من می‌تواند طراحی یک محصول را مدیریت کند. من بیشتر در زمینه کدنویسی و معماری نرم‌افزارها فعالیت می‌کردم. اما شما می‌دانید که اینها تفاوت چندانی نیستند. من با معماری نرم‌افزارها شروع کردم، مارک با محصولات و استیو جابز با زیبایی‌شناسی.

• دلایل تغییر به سمت موبایل و رایانش ابری(کلاد) برای مایکروسافت چیست؟
آفیس و دیگر محصولات مایکروسافت که ما آنها را در دهه ۱۹۹۰ ساختیم و آنها را تا همین اواخر هم به‌روزرسانی کردیم. اما این جالب است که کارمندان مایکروسافت می‌گویند ما باید کمی ریسک کنیم و کارهای جدیدی انجام بدهیم؛ کاری که گوگل انجام داده است. بله آنها در زمینه رایانش ابری فعالیت‌های گسترده و موفقی داشته‌اند.

• واقعیت این است که جست‌وجوی اینترنت درآمد زیادی تولید می‌کند و وقتی شما پول زیادی دارید، می‌توانید به راحتی درباره ورود به بن‌بست‌ها هم تصمیم بگیرید.
مایکروسافت در دهه ۱۹۹۰ یک شرکت لوکس بود، اما شما می‌توانید چیزهایی به‌دست بیاورید که در مسیر گذشته‌تان نبوده است. ما فعالیت‌های زیادی در زمینه تلویزیون‌های تعاملی و کیف پول دیجیتال انجام دادیم که ممکن است برای حال حاضر چندان اهمیت نداشته باشند، اما در آن زمان استطاعت مالی ما تا این اندازه بود.

• وقتی مردم درباره رایانش ابری فکر می‌کنند، تنها دسترسی به اطلاعات و اسناد به ذهن‌شان نمی‌رسد، بلکه حریم شخصی هم برای آنها اهمیت دارد.
شاید از نظر بسیاری از 

 
 من و استیوجابز بسیار با یکدیگر متفاوت بودیم، اما هر دو ما در انتخاب افراد خوب و با دقت عمل می‌کردیم. هر دوی ما بسیار با انرژی و سخت‌کوش بودیم. ما شرکای خوبی در طراحی و ساخت نرم‌افزار اصلی و اولیه مک بودیم که بسیار جالب و تاثیرگذار بود 
 

افراد با وجود دوربین در محیط‌های عمومی هم مخالفند، اما به نظر من چنین دوربین‌هایی به کاهش جرائم کمک زیادی می‌کنند. شهر لندن در این مورد نمونه خوبی است که با استفاده از چنین ابزارهایی توانسته جرائم در محیط‌های عمومی را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.

• با این اوصاف فکر می‌کنید ادوارد اسنودن که ده‌ها هزار اسناد آژانس امنیت ملی آمریکا را افشا کرد، یک قهرمان است یا خیانتکار؟
به نظر من او قوانین را زیر پا گذاشته، بنابراین قطعا او را یک قهرمان نمی‌دانم. انتشار اسناد محرمانه توسط اسنودن غیرقابل پیش‌بینی بود. اینکه او فکر می‌کند کار درستی انجام داده و به آگاهی بیشتر مردم کمک کرده است، نمی‌تواند دیدگاه درستی باشد. من از این عملکرد و دیدگاه بسیار متعجب شدم.

• می‌خواهم از شما درباره استیو جابز بپرسم؛ آخرین باری که با او صحبت کردید، چه زمانی بوده است؟
حدود دو یا سه ماه پیش از مرگ جابز با او حرف زده بودم و بعد از آن نامه‌ای بلند برای او نوشتم که آن را در کنار تختش گذاشته بود. من و استیو همیشه با هم در تماس بودیم و در سال‌های اخیر معاشرت زیاد و البته خوبی با یکدیگر داشتیم؛ درباره همسر و زندگی ما صحبت می‌کردیم و البته درباره آنچه تکنولوژی به‌دست آورده یا به‌دست نیاورده است. من و استیو بسیار با یکدیگر متفاوت بودیم، اما هر دو ما در انتخاب افراد خوب و با دقت عمل می‌کردیم. هر دوی ما بسیار با انرژی و سخت‌کوش بودیم. ما شرکای خوبی در طراحی و ساخت نرم‌افزار اصلی و اولیه مک بودیم که بسیار جالب و تاثیرگذار بود، چون ما نیروهای بیشتر از اپل برای کار روی این موضوع داشتیم. اما ما بسیار ساده و بی‌تجربه بودیم. استیو به ما گفت که ماشین اولیه مک قرار است قیمت ۴۹۹ دلاری داشته باشد و ما بعدا متوجه شدیم که این ماشین ۱۹۹۹ دلار ارزش دارد. به هر حال پروژه مک یک تجربه باورنکردنی و عالی بود. در طول دو سال ما تمام وقت خودمان را صرف این پروژه کردیم و یک کار اسطوره‌ای را با همکاری یکدیگر انجام دادیم. استیو واقعا یک نابغه بود.
 

در وبلاگ نیک سافت بخوانید

  • بازدیدامروز 0
  • |
  • روزگذشته 108
  • |
  • هفته جاری 680
  • |
  • ماه جاری 1720
  • |
  • بازدید کل 345646